ممنوعیت داوری در دعاوی حقوقی
در این مقاله قصد داریم به مواردی که سبب ممنوعیت داوری می شوند بپردازیم.
در دنیای امروز با توجه به شرایط و سبک زندگی افراد، بروز اختلاف بین انسان ها بخش جدایی ناپذیر از زندگی آن هاست.
با تشدید اختلاف طرفین سر مواضع مختلف، بحث طرح شکایت و حل آن از طریق مراجع قانونی پیش کشیده می شود.
حل مشکل به کمک دادگاه و مراجع قانونی تنها راه حل نیست.
خیلی از افراد پس از این که سر مسائل مختلف با دیگران به مشکل می خورند، از دعاوی داوری استفاده می کنند.
دعاوی داوری به معنی واگذاری رفع اختلاف به حکمیت شخص یا اشخاصی که طرفین دعوا خود به صورت توافقی آن را انتخاب می کنند.
در حقیقی یا حقوقی بودن داور فرقی وجود ندارد.
داور بودن نیازمند صلاحیت هایی است که شخص برای دعاوی باید مشمول آن صلاحیت ها باشد.
به استثنای بحث صلاحیت، افرادی هستند که از داوری کردن دعاوی مختلف منع شده اند.
در ادامه قصد داریم به آن ها بپردازیم.
افراد منع شده از دعاوی داوری
ممنوعیت و منع افراد برای داوری شامل دو مورد می باشد:
ممنوعیت های مطلق و ممنوعیت های نسبی
ممنوعیت های مطلق داوری:
همانطور که از اسمش پیداست جزو ممنوعیت های بدون بخشش بوده و حتی با رضایت دو طرف امکان داوری وجود ندارد.
ممنوعیت های نسبی داوری:
در این ممنوعیت افراد در بعضی از موضوعات خاص برای داوری منع شده اند.
یعنی داوری آن ها برای موضوعاتی که منعی در آن وجود ندارد بلامانع است.
ممکن است حتی در موضوعات منع شده نیز با رضایت و توافق طرفین امکان داوری برای آن ها وجود دارد.
ممنوعیت های مطلق داوری
- افرادی که بخاطر حکمی که دادگاه داده است از داوری محروم شده اند.
- در مواردی که شخص داوری را پذیرفته است اما بی دلیل در جلسات حضور پیدا نکند و داوری را رها کند.
در این مورد داور باید خسارت های وارده را بخاطر رفتار خود پرداخت کند.
همچنین از عواقب این کار او می توان به ممنوعیت داوری مطلق تا پنج سال اشاره نمود.
- این قسمت شامل محجوین است.
یک شخص برای داوری باید همان مقدار صلاحیت و اهلیت را که برای داوری لازم است را داشته باشد.
به عنوان مثال یک شخص سفیه را درنظر بگیرید.
او می تواند در امور و دعاوی های غیر مالی داوری کند اما در امور مالی این اجازه را ندارد.
دلیل آن این است که او در امور مالی شخص محجور به حساب می آید.
سفیه کسی است که عقل مالی نداشته باشد و در امور مالی به کرات فریب خورده باشد و از عقل کاملی برخوردار نباشد.
حال همین را نسبت به فرد ورشکسته ارجاع دهید.
ورشکسته سفیه نیست و زوال عقلی ندارد بنابرین محدودیتی در خصوص داوری دعاوی مالی برای او وجود ندارد.
- مورد بعدی در خصوص کارمند ها و قاضی های مشغول به کار در محاکم قضائی هستند.
این افراد مطلقا از داوری منع شده اند.
برای کارمندانی که در مراجع غیر قضائی مشغول به کار هستند، محدودیت و منعی وجود ندارد.
همچنین کارمند مراجع قضائی که در دادگاه مشغول نیستند هم می توانند داوری کنند.
- همه ی قاضی ها یعنی افرادی که ابلاغ قضائی دارند مشمول منع داوری می شوند.
نکته ی قابل توجه این است که قضاتی که بازنشسته شده اند می توانند داوری کنند.
ممنوعیت های نسبی داوری
همان طور که گفته شد در این نوع از ممنوعیت داوری ، رضایت طرفین دعوا می تواند باعث رفع منع داوری شود.
- افرادی که با یکی از طرفین دعوا نزدیکی نسبی یا سببی داشته باشند.
- افرادی که نماینده، وکیل و یا قیم یکی از طرف های دعوا باشند.
- افردای که سن آن ها کمتر از بیست و پنج سال تمام شمسی باشد.
- افرادی که همسرشان یا خودشان به عنوان وارث یک از طرفین دعوا شناخته شوند.
- افرادی که با یکی از طرفین دعوا و یا نزدیکان نسبی یا سببی آن ها در گذشته یا در زمان حال دعوای کیفری داشته باشند.
- افراد و کارمندان شاغل دولتی که در محدوده ی ماموریت آن ها قرار دارند.
- افرادی که خود یا همسرشان یا قربای نسبی یا سببی آن ها، با یکی از طرف دعوا ها یا قربای سببی و نسبی آن ها دعوای مدنی داشته باشند.